آدرس جدید ما بخاطر فیلترشدنمان

وضعیت وخیم و نامعلوم زندانیان

در مورد دستگیر شدگان خیزش مردم، خبرهای دهشتناكی از زندان های رسمی و بازداشتگاه های مخفی و موقتی در گوشه و كنار می رسد. شرایط ایجاب می كند كه یك جنبش همگانی برای افشای جنایاتی كه در حال رخ دادن است و آزادی فوری و بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی فراخوان داده شود. در ایران، خانواده های زندانیان سیاسی از قدیم و جدید می توانند محرك و هسته مركزی چنین كاری شوند. ولی در شرایط کنونی خارج از کشور می تواند و باید نقش مهمی در این زمینه بازی كند. حتی كارزار سالانه یادبود كشتار 67 می تواند به عرصه ای برای این جنبش تبدیل شود.
خبرهایی كه می رسد حاكی از شكنجه های وحشیانه و به قصد كشت بر جوانان دستگیر شده در تظاهرات ها و همینطور قشرهای دیگر است. علاوه بر این در مورد افراد شناخته شده (اعم از روزنامه نگار یا فعالان ستادهای موسوی و كروبی) فشار به قصد اعتراف را جلو برده اند. مساله اصلی اینست كه در مورد جوانان بی نام و نشان، دارند به سبك آمریكای لاتین جلو می روند یعنی پدیده سر به نیست كردن و مفقود الاثرها (دسپاراسیدوس). یكی از یک نگهبان اوین كه سرباز وظیفه است نقل می کرد كه در بخش مخصوصی كه متعلق به بسیج و اطلاعات سپاه است و هیچكس حق ورود به آنجا را ندارد وحشتناك شكنجه می كنند و از صدای فریاد، اعصاب همه ما خرد شده است. و هر صبح زود به طور متوسط 10 جسد از كسانی كه زیر شكنجه كشته شده اند را با آمبولانس از زندان خارج می كنند و به گورهای بی نام و نشان می برند.
هدف از دستگیری های گسترده و كتك زدن های عجیب و غریب در معابر و سپس در بازداشت موقت، انتشار این اخبار به قصد مرعوب كردن كل مردم بوده است. یعنی خیلی ها را كه خودم نمونه هایش را دارم، حتی خارج از تظاهرات و فقط بر حسب تیپ یا سن، و شاید هم فقط برای ترساندن عابرانی كه صحنه را می دیده اند، دستگیر كرده و بعد از ده ساعت كتك زدن و تحقیر و فحش، آزادشان كرده اند كه بیایند بگویند چه خبر است. اما فقط این روش نیست. این بیشرف ها دارند واقعا بر مبنای عكس هایی كه با دوربین تله از جوانانی كه در درگیری های اصلی و حوالی مراكز بسیج و مقرهای دولتی بوده اند و شعار داده اند، از بین دستگیر شدگان گزینش می كنند و قصدشان حذف فیزیكی نیروی ضربت خیزش مردم است. در روزهای اخیر ربودن جوانانی كه خانه هایشان در جریان شعار دهی شبانه شناسایی شده را شاهد هستیم. قبلا هم گفته شد كه اینها می خواهند در یك فرجه سه ماهه تا شروع سال تحصیلی كه احتمال می دهند با دانش آموزان و معلمان و دانشجویان و استادان مساله داشته باشند، یك تصفیه فیزیكی را در سطح چند صد نفر به پیش ببرند. در عین حال، احتمال دارد با شروع سال تحصیلی هم مجبور به تعطیلی دو فاكتوی دانشگاه ها (یا تق و لق كردن آن) شوند. یك آمار عجیب از زبان وزیر علوم شنیده شد كه امسال حدود 300 هزار نفر واجد شرایط شركت در كنكور نرفتند كارت ورود به جلسه بگیرند! اینها كی هستند و چرا نرفتند كنكور بدهند؟ به نظر بخشی از زاویه اعتراض بوده و به طور كلی دل و دماغ كنكور دادن را نداشته اند. چند صد نفری هم ممكنست فراری باشند. در هر صورت وزیر علوم یك مژده دیگر هم به كنكوری ها داد كه امسال از ”سهمیه 40 درصدی!“ رزمندگان، فقط 20 درصدش استفاده می شود بنابراین شانس قبولی تان بیشتر شده است!! این حرف در حالی زده می شود كه ظاهرا سالهاست به طور رسمی، رزمندگان یا بسیجی ها سهمیه ندارند. در هر صورت، علیرغم این حرف، فكر می كنم كه پر كردن دانشگاه ها از افراد بسیج (حتی به صورت شبه نظامی) یك تدبیر رژیم برای جلوگیری از شلوغی های سال تحصیلی جدید باشد.
لازمست همه رفقا در خارج روی مقوله مفقودالاثرها از نظر تبلیغی برای یك كارزار همگانی فعالیت کنند. باید انتظار ادامه این سیاست، درست مثل آمریكای لاتین، در مورد فعالین جنبش دانشجویی را داشته باشیم.
کودتاچیان الان حتی به خدمتگزاران رژیم هم رحم نمی کنند. یك خبر بود، برای اینكه بدانید كودتاگران در چه وضعی هستند و از زاویه درگیری های درونی هیئت حاكمه مهم است. یكی از اطلاعاتی های گردن كلفت و قدیمی، كه در رسانه ملی برو و بیا دارد، ظاهرا از جناح رفسنجانی یا موسوی بوده، یك نامه اعتراضی به ضرغامی در مورد سیاست صدا و سیما نوشته. از وزارت اطلاعات آمده اند و او را برده اند و چند ساعت كتك مفصلی به او زده اند و ولش كرده اند! وقتی با خودشان اینکار را می کنند بدانید که با دانشجویان و جوانان مبارزی که علیه شان بپاخاسته اند، چه می کنند.

وضعیت اضطراری است؛ وقت تلف نکنید!

در مورد دستگیر شدگان خیزش مردم، خبرهای دهشتناكی از زندان های رسمی و بازداشتگاه های مخفی و موقتی در گوشه و كنار می رسد. شرایط ایجاب می كند كه یك جنبش همگانی برای افشای جنایاتی كه در حال رخ دادن است و آزادی فوری و بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی فراخوان داده شود. در ایران، خانواده های زندانیان سیاسی از قدیم و جدید می توانند محرك و هسته مركزی چنین كاری شوند. ولی در شرایط کنونی خارج از کشور می تواند و باید نقش مهمی در این زمینه بازی كند. حتی كارزار سالانه یادبود كشتار 67 می تواند به عرصه ای برای این جنبش تبدیل شود.
خبرهایی كه می رسد حاكی از شكنجه های وحشیانه و به قصد كشت بر جوانان دستگیر شده در تظاهرات ها و همینطور قشرهای دیگر است. علاوه بر این در مورد افراد شناخته شده (اعم از روزنامه نگار یا فعالان ستادهای موسوی و كروبی) فشار به قصد اعتراف را جلو برده اند. مساله اصلی اینست كه در مورد جوانان بی نام و نشان، دارند به سبك آمریكای لاتین جلو می روند یعنی پدیده سر به نیست كردن و مفقود الاثرها (دسپاراسیدوس). یكی از یک نگهبان اوین كه سرباز وظیفه است نقل می کرد كه در بخش مخصوصی كه متعلق به بسیج و اطلاعات سپاه است و هیچكس حق ورود به آنجا را ندارد وحشتناك شكنجه می كنند و از صدای فریاد، اعصاب همه ما خرد شده است. و هر صبح زود به طور متوسط 10 جسد از كسانی كه زیر شكنجه كشته شده اند را با آمبولانس از زندان خارج می كنند و به گورهای بی نام و نشان می برند.
هدف از دستگیری های گسترده و كتك زدن های عجیب و غریب در معابر و سپس در بازداشت موقت، انتشار این اخبار به قصد مرعوب كردن كل مردم بوده است. یعنی خیلی ها را كه خودم نمونه هایش را دارم، حتی خارج از تظاهرات و فقط بر حسب تیپ یا سن، و شاید هم فقط برای ترساندن عابرانی كه صحنه را می دیده اند، دستگیر كرده و بعد از ده ساعت كتك زدن و تحقیر و فحش، آزادشان كرده اند كه بیایند بگویند چه خبر است. اما فقط این روش نیست. این بیشرف ها دارند واقعا بر مبنای عكس هایی كه با دوربین تله از جوانانی كه در درگیری های اصلی و حوالی مراكز بسیج و مقرهای دولتی بوده اند و شعار داده اند، از بین دستگیر شدگان گزینش می كنند و قصدشان حذف فیزیكی نیروی ضربت خیزش مردم است. در روزهای اخیر ربودن جوانانی كه خانه هایشان در جریان شعار دهی شبانه شناسایی شده را شاهد هستیم. قبلا هم گفته شد كه اینها می خواهند در یك فرجه سه ماهه تا شروع سال تحصیلی كه احتمال می دهند با دانش آموزان و معلمان و دانشجویان و استادان مساله داشته باشند، یك تصفیه فیزیكی را در سطح چند صد نفر به پیش ببرند. در عین حال، احتمال دارد با شروع سال تحصیلی هم مجبور به تعطیلی دو فاكتوی دانشگاه ها (یا تق و لق كردن آن) شوند. یك آمار عجیب از زبان وزیر علوم شنیده شد كه امسال حدود 300 هزار نفر واجد شرایط شركت در كنكور نرفتند كارت ورود به جلسه بگیرند! اینها كی هستند و چرا نرفتند كنكور بدهند؟ به نظر بخشی از زاویه اعتراض بوده و به طور كلی دل و دماغ كنكور دادن را نداشته اند. چند صد نفری هم ممكنست فراری باشند. در هر صورت وزیر علوم یك مژده دیگر هم به كنكوری ها داد كه امسال از ”سهمیه 40 درصدی!“ رزمندگان، فقط 20 درصدش استفاده می شود بنابراین شانس قبولی تان بیشتر شده است!! این حرف در حالی زده می شود كه ظاهرا سالهاست به طور رسمی، رزمندگان یا بسیجی ها سهمیه ندارند. در هر صورت، علیرغم این حرف، فكر می كنم كه پر كردن دانشگاه ها از افراد بسیج (حتی به صورت شبه نظامی) یك تدبیر رژیم برای جلوگیری از شلوغی های سال تحصیلی جدید باشد.
لازمست همه رفقا در خارج روی مقوله مفقودالاثرها از نظر تبلیغی برای یك كارزار همگانی فعالیت کنند. باید انتظار ادامه این سیاست، درست مثل آمریكای لاتین، در مورد فعالین جنبش دانشجویی را داشته باشیم.
کودتاچیان الان حتی به خدمتگزاران رژیم هم رحم نمی کنند. یك خبر بود، برای اینكه بدانید كودتاگران در چه وضعی هستند و از زاویه درگیری های درونی هیئت حاكمه مهم است. یكی از اطلاعاتی های گردن كلفت و قدیمی، كه در رسانه ملی برو و بیا دارد، ظاهرا از جناح رفسنجانی یا موسوی بوده، یك نامه اعتراضی به ضرغامی در مورد سیاست صدا و سیما نوشته. از وزارت اطلاعات آمده اند و او را برده اند و چند ساعت كتك مفصلی به او زده اند و ولش كرده اند! وقتی با خودشان اینکار را می کنند بدانید که با دانشجویان و جوانان مبارزی که علیه شان بپاخاسته اند، چه می کنند.

وضعیت اضطراری است؛ وقت تلف نکنید!

0 نظرات:

ارسال یک نظر